اگر شما هم مثل بسیاری از افراد دیگر(خود من تا چندی پیش) تفاوت کارآفرینی، اشتغال زایی و استارتاپ را نمی دانید و حتی آن ها را مثل هم می پندارید، به شما پیشنهاد می کنم که این مقاله را مطالعه کنید. آگاهی از خط مرز بین این واژه ها ما را به درک عمیق تری نسبت به کارمان و جایگاه آن در دنیای پیرامون می رساند تا بعضا انتظارات نابه جایی از کسب و کارمان نداشته باشیم و آن را با توجه به ماهیتش به سمت و سویی صحیح سوق دهیم.
در مقالات پیشین با مثال های کاربردی، استارتاپ و دو ویژگی اصلی آن یعنی داشتن مدل کسب و کار تکرارپذیر و مقیاس پذیر را به تفصیل بیان کردیم. اما سوالی که هم اکنون پیش می آید این است که آیا هر بنیان گذار استارتاپی، کارآفرین است و فعالیتش منجربه اشتغالی زایی می شود؟ کارآفرینی چیست و در چه زاویه ای نسبت به استارتاپ و اشتغال زایی می ایستد؟

اشتغال زایی (Job creation) چیست و چه تفاوتی با کارآفرینی (Entrepreneurship) دارد؟
به شخصه علاقه زیادی به بار معنایی کلمات دارم به همین جهت در مواجهه با هر کلمه و یا مفهوم جدیدی در وهله اول به معنای لغوی آن، بالاخص در زبان انگلیسی مراجعه می کنم و به این ترتیب بسیار عمیق تر و البته سریع تر با مفهوم واقعیِ آن آشنا می شوم.
در رابطه با درک تفاوت کارآفرینی، اشتغال زایی و استارتاپ نیز به همین ترتیب عمل کردم چرا که در ابتدا خود من هم مثل بسیاری از افرادِ دیگر، اینها را متفاوت در واژگان اما یکسان در مفهوم، می پنداشتم و حتی به جای هم به کار می بردم. تا اینکه خودم وارد عرصه استارتاپی و کارآفرینی شدم و تفاوت های بارز این ها را از هم دیدم. تفاوت هایی که از عناوین انگلیسی اشان کاملا پیداست.
همانطور که از معنای کلمات Job creation پیداست اشتغال زایی به فرایند خلق فرصت های شغلی، خصوصا برای افراد بیکار اطلاق می شود. اشتغال زایی هم می تواند توسط دولت با حمایت و سرمایه گذاری در پروژه هایی که می توانند باعث شکل گیری فعالیت ها و متعاقبا شغل های جدیدی شوند، ایجاد شود و هم توسط افرادی که کسب و کار خود را راه اندازی کرده اند تا سهمی از بازارِ موجود را به دست آورند مثل تولیدی های پوشاک و … .

اما سخت ترین و در عین حال مؤثرترین راه ایجاد یک اشتغال بلندمدت، اشتغال زایی از طریق ایده های نوآورانه است این روش یعنی خلق یک فضا و صنعت جدید و بهترین راه برای رشد مداوم اقتصادی کشور است. اینجا همانجایی است که اشتغال زایی به کارآفرینی و استارتاپ ها راه پیدا می کند. اما این بدین معنا نیست که تفاوتی بین کارآفرینی، اشتغال زایی و استارتاپ وجود نداشته باشد. کمی که پیش برویم موضوع واضح تر می شود.
کارآفرینی (Entrepreneurship) چیست؟
واژه ی کارآفرینی (Entrepreneurship) در اصل یک فعل از زبان فرانسه (entreprendre) با معادل انگلیسی (to undertake) و به معنای بر عهده گرفتن و متعهد شدن است که وارد زبان انگلیسی شده است. بر اساس تعاریف متخصصین این حوزه همچون جوزف شومپیتر (Joseph Schumpeter) و فرانک نایت (Frank Knight)، کارآفرینی به؛
” فرایند خلق ارزش جدید (محصول و یا خدمت) از طریق یک تلاش متعهدانه با در نظر گرفتن ریسک های ناشی از آن اطلاق میشود.”
در واقع ویژگی مهم کارآفرینی نوآورانه و ارزش آفرین بودن آن است و کارآفرینی را می توان با ارزش آفرینی معادل دانست و نه طبق عادتِ مرسوم، با اشتغال زایی. به مثال زیر توجه کنید؛
ممکن است در فرایند نوآوری و ایجادِ یک ارزشِ جدید، کاری که قبلا توسط ۱۰۰ نفر و به طور فیزیکی انجام می شد الان توسط ۱۰ نفر و با ابزار و سیستم مدیریتی جدید انجام شود. همانطور که ملاحظه می کنید در این حالت از تعداد افراد صاحبِ کار حتی کم شده است و ما فاصله ی زیادی از مفهوم اشتغال زایی داریم.

ما نباید عبارت کارآفرینی را همان آفریدنِ کار و به معنای دیگر، ایجادِ شغل در نظر بگیریم و من اینجا دوباره به همان حرفی که در ابتدای مقاله زدم اشاره می کنم که بارِ معنایی کلماتی که انتخاب می کنیم تا نیتمان ادا شود از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و ای کاش در زبان فارسی واژه مناسبتری برای کلمه (Entrepreneurship) انتخاب می کردیم.
برای درک بهتر تفاوت کارآفرینی، اشتغال زایی و استارتاپ بهتر است به موضوع تخریب خلاق که از عبارات عجین شده با کارآفرینی است سری بزنیم.
تخریب خلاق (Creative Destruction) در کارآفرینی به چه معناست؟
جوزف شومپیتر که از او به عنوان پدر کارآفرینی یاد میشود، فرایند کارآفرینی را “تخریب خلاق” مینامد. بدین معنا که یک ساختارشکنی در روش سنتی و همیشگیِ انجامِ یک کار به وجود می آورد. در واقع ویژگی تعیینکننده کارآفرینی را انجام کارهای جدید یا ابداع روشهای نوین در امور جاری می داند و واژه نوآوری را به کارآفرینی پیوند زده است. او پنج شیوه نوآوری را مد نظر داشت:
معرفی یک کالای جدید
به کار گیری یک شیوهی جدید برای تولید یک محصول قدیمی
ایجاد یک بازار جدید برای یک محصول موجود
کشف و بهکار گیری یک منبع جدید برای تامین مواد اولیه
ایجاد یک ساختار جدید برای یک صنعت موجود

همانطور که از موارد بالا پیداست، تخریب خلاق و کارآفرینی همواره با تغییر همراه است و این تغییر خواه ناخواه به سیستم شغلی موجود سرایت می کند. تاثیری که این تغییر در شغل ها می گذارد لزوما در جهت کاهش و یا افزایش تعداد آن ها نیست و این به ماهیتِ آن کارآفرینی مرتبط است. حتی ممکن است برخی را بیکار و برخی دیگر را صاحب کار کند. همگی ما از تغییراتی که اسنپ در درامدزایی تاکسی تلفنی ها و صاحبان خودروهای شخصی ایجاد کرده است باخبریم پس نمی توانیم کارآفرینی را معادل اشتغال زایی بدانیم.
در واقع این اشتباهِ مصطلحی است که بیشتر، به افرادی که اشتغال زایی زیادی کرده اند، عنوان کارآفرین نمونه اطلاق می شود، حتی بدون اینکه نوآوری در روند کارهای معمول، انجام دهند. البته که ارزش کاری این افراد بسیار بسیار زیاد است اما کارآفرینی طبق تعریف و ماهیتش، باید با نوآوری همراه باشد.
همانطور که ملاحظه می کنید علی رغم این که کلمه کارآفرین و مفهوم کارآفرینی ساده و قابل درک به نظر میرسد، با ایهام و ابهام هایی همراه است. اما به طورکلی صفتهای زیر را به کارآفرینها نسبت می دهند:
ارزش آفرینی- خلاقیت – پیشرو بودن – آینده نگاری (ساختن آینده)- آینده نگری (پیش بینی آینده)
جرات ریسک کردن – ایجاد اشتغال- خلق ثروت

اکنون در تفاوت کارآفرینی، اشتغال زایی و استارتاپ ها نوبت رابطه ای که استارتاپ ها با کارآفرینی و اشتغال زایی دارند، رسیده است.
آیا هر بنیان گذار استارتاپ یک کارآفرین است؟
قطعا بله. با توجه به تعریفی که از کارآفرینی ارائه دادیم که همراه با نوآوری و خلق ارزش است (ارزش پیشنهادی در بوم مدل کسب و کار استارتاپ ها)، راه اندازی یک استارتاپ هم کارآفرینی است، اما باید یادمان باشد که خروجی هر نوع کارآفرینی ای، استارتاپ نیست. چرا که استارتاپ ها ویژگی های خاصی دارند که به آن ها در مقالات پیشین اشاره کردیم. کارآفرینی ها گستره ی وسیعی از کسب و کارهای خرد و متوسط (SMB) تا استارتاپ ها را در برمی گیرند و استارتاپ ها تنها یک نوع از آن ها هستند.
در واقع دلیل اصلیِ نگارش این مقاله و پرداختن به تفاوت کارآفرینی، اشتغال زایی و استارتاپ نگاهی بود که بیشتر استارتاپی ها به خود دارند. اکثر آن ها تا زمانی که برای افرادی غیر از تیم خود اشتغال زایی نکنند خود را کارآفرین نمی دانند و دلیلش تنها عدم آگاهی از تفاوت ها و تعاریف است. همه ی ما استارتاپی ها، کارآفرین هستیم چه کارمان منجربه ایجاد شغل برای ده ها یا صدها نفر بشود و چه تنها خودمان را از بیکاری نجات بدهد زیرا اشتغال زایی تنها یکی از نتایج کارآفرینی است و نه خود آن. هر کسی که ارزش و نوآوری می آفریند کارآفرین است.

به قول جیسون فرد، نویسنده کتاب بی نظیر بازنگری، “بهتر است کلمه کارآفرین را با آغازگر جایگزین کنیم. هرکسی که کسب و کار جدیدی را راه اندازی می کند یک آغازگر است. شما برای خطر کردن نیازی به مدرک «کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی»، پروانه کسب، کت و شلوار شیک، کیف مهندسی یا بردباری بیش از حد ندارید. فقط به یک ایده، کمی اعتماد به نفس و کمی انگیزه برای شروع نیاز دارید.”
توصیه های مهم کارآفرینی از کارآفرینانِ استارتاپی

حالا که از تفاوت کارآفرینی، اشتغال زایی و استارتاپ ها آگاه شدیم بیایید نگاهی به نکات مهم کارآفرینی در دنیای استارتاپی که کارآفرینان این حوزه با ما در میان گذاشته اند بیاندازیم. آن ها این مسیر را رفته اند و توصیه هایی برای رویارویی با چالش های احتمالی در مسیرمان دارند.
دز استفان (Dez Stephens) مدیر عامل موسسه سلامت رادیانت (Radiant Health Institute) :
توصیه ی من به هر آنکس که قصد کارآفرین شدن دارد این است که کسب و کار خود را بدون هرگونه قرض، وام و هزینه های اضافی شروع کند. دلیل این که من توانستم شش سال پیش بیزینسم را راه اندازی کنم و به طور اجتناب ناپذیری رشد کرده و موفق شوم این نکته است.
سواتی دیویدسن ( Swati Davidson) منتور و استراتژیست :
برای اینکه رقبایتان را شکست دهید و سریع رشد کنید باید بتوانید فرصت های کلیدی را شناسایی کرده و اقدام کنید حتی اگر ریسکی به نظر برسند. این امر نیازمند دریافت الهامات درونی و اعتماد به آن ها برای عملی کردنشان است. بعضی ها به آن شانس می گویند اما این این شانس نیست. این یعنی به اندازه کافی شجاع بودن برای اعتماد به غریزه و نیروی درونتان.
کوال باکسی (Keval Baxi) مدیر عامل شرکت کدال (Codal Inc) :
توصیه من به کسی که تصمیم دارد کارآفرین شود این است که قابل اعتماد و قابل اطمینان باشد. اگر می گویید که می خواهم کاری انجام دهم، حتما انجامش بدهید. لیدرها و مدیرانی که سر حرف خود نمی ایستند، احترام و اعتماد تیم خود را از دست می دهند چرا که خودشان در وهله اول مسئولیت پذیری را زیر سوال برده اند. این اطمینان را بین اعضای تیمتان ایجاد کنید که هر کجا و هر زمان که به شما نیاز شود شما حضور خواهید داشت.
نتیجه گیری؛

در نهایت، جدای از ارتباط ها و تفاوت های کارآفرینی، اشتغال زایی و راه اندازی یک استارتاپ، باور همگی ما بر این استوار است که هر کس در مسیر علائقش، مثبت اندیشانه گام بردارد، حتما موفق می شود. چون مسیری که از علاقه بگذرد خلاقیت را به همراه دارد و خلاقیت نیز شروعِ نوآوری است.
با نوآوری همه ی ما کارآفرین و ارزش آفرین هستیم و می توانیم اثری به سزا از خود برجای بگذاریم.